تعظیم (فقه)تعظیم (اکرام) یعنی بزرگ داشتن کسى یا چیزى و به عبارت دیگر رعایت مرتبه و شأن هرکس یا هر چیز مستحق تعظیم است. در مقابل تعظیم اهانت است که اخص از ترک تعظیم مىباشد؛ ازاینرو هر ترک تعظیمى اهانت شمرده نمىشود، هرچند اهانت بدون ترک تعظیم تحقّق نمىیابد. ۱ - مراتب تعظیمتعظیم داراى مراتبى است. کمترین آن مرتبهاى است که ترک آن اهانت شمرده مىشود. به عنوان مثال تعظیم قرآن کریم به لحاظ مکان مراتبى دارد. پایینترین مرتبه آن نگهدارى قرآن در جایى است که از قرار گرفتن زیر پا یا بازیچه کودکان محفوظ باشد و ترک این مرتبه، یعنى قرار دادن آن در محل رفت و آمد و در دسترس کودکان اهانت به قرآن شمرده مىشود. در قرآن کریم به تعظیم شعائر و محرمات الهى (مقدسات)سفارش شده و در کتب مربوط به قواعد فقهی تحت عنوان قاعده حرمت اهانت به محترمات و مقدّسات، به مناسبت از تعظیم سخن رفته است. در پارهاى ابواب فقهى مانند طهارت، صلات، زکات، تجارت، صید و ذباحه و حدود به عنوان دلیل وجوب، حرمت، استحباب یا کراهت برخى اعمال به کار گرفته شده است. ۲ - حکم تعظیمتعظیم شخص یا چیزى که شرع یا عقل آن را سزاوار تعظیم مىداند، امرى راجح و مطلوب است و ترک آن در مراتبى که منجر به اهانت شود، حرام و رعایت دیگر مراتب آن، مستحب است. ۳ - مستحقّ تعظیمخداوند متعال اوّلا و بالذّات سزاوار تعظیم است؛ سپس اسماء و صفات او؛ لفظى باشد، مانند لفظ اللّه، رحمان، رحیم؛ یا تکوینى، مانند انبیا و اوصیاى ایشان و مؤمنان کامل و نیز هر چیزى که منتسب به خداى متعال یا اولیاى او است، مانند قرآن، دین، مکانهاى شریف- همچون مکه، مدینه، کعبه، کربلا و دیگر مشاهد مشرّفه -، زمانهاى شریف- همچون روزهاى عید قربان، فطر، غدیر و جمعه و ماههای حرام- و نیز اشیاى محترم مانند تربت کربلا و ضریح معصومان علیهم السّلام و اولیاى الهى. ۴ - کیفیت تعظیمکیفیت تعظیم، متناسب با شأن و رتبه تعظیمشونده متفاوت است. ۴.۱ - تعظیم خداوندتعظیم خداوند متعال به عبادت و ترک مخالفت او و توصیف و تعریف او- به اسمایى که بر تنزیه و کبریایى او دلالت دارد، مانند (سبحان اللّه) و (اللّه أکبر)- مىباشد. ۴.۲ - تعظیم انبیا و جانشینان ایشانتعظیم انبیا و جانشینان ایشان به پذیرش دعوت آنان، اطاعت از دستورهاى ایشان و یاد کردن آنان با اوصاف و القاب متناسب با شأن ایشان و ذکر و نشر فضائلشان است. ۴.۳ - تعظیم مؤمنان کاملتعظیم مؤمنان کامل به خضوع در مقابل ایشان، جهت فراگیرى معارف و آموزههاى دینى از آنان و ستودن ایشان با اوصاف متناسب با شأن آنان تحقّق مىیابد. تعظیم دین خدا، قرآن، اماکن و ایام شریف و اشیاى محترم، هرکدام، متناسب با حالات و شئون آن است. ۵ - نمونه هایى از احکام تعظیم۵.۱ - طهارتاستنجاء با دستى که داراى انگشتر مزین به اسماء خداوند متعال یا معصومان علیهم السّلام است، در صورت عدم علم به نجس شدن آن، به دلیل منافات داشتن آن با تعظیم، مکروه است. گروهى از فقها مس لفظ جلاله (اللّه) و سایر اسامى خاص الهى را بدون طهارت، به دلیل منافات داشتن آن با تعظیم، حرام دانستهاند. برخى حکم یاد شده را به همان دلیل در مورد اسامى انبیا علیهم السّلام نیز جارى کردهاند. همچنین برخى به دلیل مذکور، دخول جنب در مشاهد مشرفه را حرام دانستهاند. ساختن بنا، روى قبر پیشوایان دینى، شهدا و صالحان و عالمان ربانی به دلیل تعظیم شعائر الهی، نه تنها مکروه نیست بلکه ممدوح و پسندیده است. ۵.۲ - صلاترو به قبله آمیزش کردن و شلوار پوشیدن و هر حالتى که با تعظیم قبله منافات داشته باشد مکروه است. گذاردن پیشانی بر خاک به قصد تعظیم در تحقّق سجده، معتبر است. ۵.۳ - زکاتاز مصارف زکات در سهم (سبیل اللّه) صرف آن در تعظیم شعائر الهى است. ۵.۴ - تجارتگروهى از فقها فروختن قرآن به کافر را به دلیل منافات داشتن آن با تعظیم کتاب آسمانی، حرام دانستهاند. برخى نیز به همان دلیل، فروختن کتب حدیثی، تفسیرى، ادعیه و مانند آنها را که نزد مسلمانان داراى احترام و سزاوار تعظیم است به کفار حرام دانستهاند. ۵.۵ - صید و ذباحههنگام تذکیه حیوان، ذکر نام خداوند که بیانگر عظمت او باشد مانند (اللّه أکبر)، کافى است. ۵.۶ - حدوددشنام دهنده به پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله یا دیگر معصومان علیهم السّلام، مستحق قتل است. برخى فقها این حکم را بر دشنامدهنده انبیا علیهم السّلام نیز- از آن جهت که تعظیم ایشان از ضروریات و سبّ آنان موجب ارتداد است- تعمیم دادهاند. ۶ - پانویس۷ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۵۳۵. ردههای این صفحه : اخلاق اسلامی | فضائل اخلاقی
|